یکی از چالشهایی که صادرات لوازم خانگی بهویژه در سالهای اخیر با آن مواجه بوده و بسیار بحثبرانگیز شده، جلوگیری از واردات بوده است. اگر چه این دو حیطه در ظاهر از یکدیگر جدا هستند اما جلوگیری از واردات باعث شده است صادرات هم در عمل ضربه بخورد.
دلایل این اتفاق را میتوان در چند مورد بررسی کرد؛ نخست از این حیث که تولیدکننده دیگر رغبت زیادی برای صادرات ندارد، چرا که بازارهای داخلی خالی از رقیب شدهاند و تقاضای بدون پاسخ بیشتری در بازار داخل وجود دارد؛ از همین رو حواس تولیدکننده بیشتر به بازار داخل معطوف شده است.
علت دیگر این است که وقتی رقیب خارجی اجازه ورود به بازار ایران را نداشته است، سطح رقابت پایین آمده و باعث شده سطح کیفی فعالیتها و محصولات رشد نکند.
سومین علت هم مجددا به جای خالی رقابت باز میگردد؛ چرا که نسبت عرضه و تقاضا در بازار برهمخورده و همین روند باعث افزایش قیمتها شده که ما را در حوزه صادرات با چالش مواجه کرده است.
تاکیدی که در محصول نهایی داشتهایم کار درستی نبوده و بهتر است که ما روی اقلام نیمهساخته و قطعات کار کنیم؛ محصولاتی که میتواند در بازار جهانی ضمانت بیشتری برای پیداکردن مشتری داشته باشد و طبعا صادرات ما را ماندگارتر کند.
مزیت داشتن یا نداشتن؟ مساله این است
موضوع مهم دیگر این است که همه تولیدات ما در حیطه لوازم خانگی دارای مزیت مطلق یا نسبی نیستند که بتوانند در بازارهای بینالمللی موفق باشند که این موضوع هم نتیجه عوامل دیگری است؛ یکی از دلایل آن این است که ما لزوما در تولید همه محصولات، توانمندی و استعداد کافی نداشتهایم و ورود به این حوزهها نتوانسته است ما را به سمت رقابتپذیری رهنمون کند. به تعبیر دیگر بسیاری از محصولاتی که ما در ایران به سمت آن رفتهایم، اساسا انتخاب اشتباهی بوده و طبعا در صادرات هم ما را به موفقیت نرسانده است. عدم موفقیت در صادرات این محصولات را میتوان در دو موضوع مهم جستوجو کرد؛ نخست توانمندیها و دوم ضعف برند.
از جنبه نخست باید بدانیم که ما به منابع و توانمندیهای لازم برای تولید برخی محصولات دسترسی نداریم؛ همچنین تولیدکنندگان متعددی در محصولات مختلف داریم که باعث شده هیچکدام نتوانند به اندازه کافی مقیاس تولید خود را بالا ببرند و طبعا قیمتهای تمام شده نیز بالا رفته است.
باید خودکفا بود؟
موضوع دیگر این است که دنیای امروز توجه زیادی به زنجیرههای جهانی ارزش دارد که بر تولید و صادرات اقلام نیمهساخته و محصولات میانی متمرکز است. این در حالی است که ما طی این سالها اصرار زیادی بر تولید و صادرات محصولات نهایی داشتهایم که خود بسیار چالشبرانگیز است.
یکی از این چالشها برند است؛ ما نیاز زیادی به برندسازی در بخش B2C برای بازارهای مصرفکننده داشتهایم، چرا که در برند ضعف شدیدی داریم؛ هم برند تولیدکنندگان و هم برند کشور با مشکل مواجه است. به عبارت دیگر «Made In Iran» در بازارهای صادراتی بسیار ضعیف است و ارزش کمی برای مشتریان دارد، بنابراین نتوانستهایم در این حیطه موفق باشیم. در نتیجه تاکیدی که در محصول نهایی داشتهایم کار درستی نبوده و بهتر است که ما روی اقلام نیمهساخته و قطعات کار کنیم؛ محصولاتی که میتواند در بازار جهانی ضمانت بیشتری برای پیداکردن مشتری داشته باشد و طبعا صادرات ما را ماندگارتر کند.
در سالهای متمادی ما در زمینه محصول بهویژه کولر آبی موفقیت زیادی داشتهایم که در اصل بار صادرات کشور را به دوش کشیده است؛ در واقع غیر از این محصول در حیطههای دیگر نتوانستهایم موفقیت چندانی کسب کنیم.
راهکار برون رفت از مشکل
صنعت لوازم خانگی هم در حوزه تولید و هم صادرات با چالش زیادی مواجه است اما کمک دولت برای برونرفت از این چالشها چیست؟ در کنار اینکه نیاز داریم پیوند قویتری میان شرکتهای دانشبنیان و تولیدی ایجاد شود اما در واقع بزرگترین کمکی که دولت میتواند به صنعت لوازم خانگی داشته باشد این است که شعار خودکفایی را کنار بگذارد! شعار نابخردانه خودکفایی باعث شده است هر کسی بخواهد هر چه تولید کند، به او نه نگویند و در نتیجه این سیاست، اکنون بسیاری از تولیدات ما فاقد مزیت و فاقد رقابتپذیری است.
دومین کمک این است که تعیین کند کدامیک از محصولات ما میتواند در بازارهای بینالمللی (مشخصا بازارهای منطقهای و بعد از آن بازارهای جهانی) مزیت داشته باشند. دولت میتواند بر مبنای این تعریف به تولید این دست از محصولات کمک کند و در بالابردن توان فنی اقدام موثر صورت دهد.
یکی دیگر از موانعی که دولت ایجاد کرده و باید برای رفع آن وارد عمل شود، ضوابط اشتباهی است که در برگشت ارز حاصل از صادرات وضع کرده است. در قیمتهای مصوبی که کالاها اجازه صادرات دارند ورود غیرحرفهای انجام شده است؛ در حیطه لوازم خانگی ما با یک کد تعرفه میتوانیم محدوده وسیعی از یک محصول را داشته باشیم و بر همین اساس گذاشتن یک قیمت واحد برای آن و توقع اینکه صادرکنندگان حتما معادل آن را برگردانند درست نیست.
از سوی دیگر همانگونه که گفته شد، هماکنون در برند ملی ضعف بسیار فاحشی وجود دارد، به طوری که ایران را در جهان بهعنوان یک کشور صنعتی بهویژه در حیطه لوازم خانگی نمیشناسند؛ همین ضعف هشدار میدهد که در راستای برندسازی دولت باید کاری انجام دهد چرا که در حال حاضر «Made In Iran» یک برند صنعتی شناخته نمیشود