بر اساس آمارهایی که منتشر شده، تولید لوازم خانگی داخلی مازاد بر نیاز است و باید بخشی از آن را صادر کرد. اما آیا ایران توانسته در این حوزه کاری انجام دهد؟
کالاهای صادراتی در صنعت لوازم خانگی ایران تکنولوژیمحور نیستند. حقیقت امر این است که ما در حال حاضر قادر نیستیم در کالاهایی که تولیدشان نیاز به تکنولوژی بالایی دارد، با کشورهای صاحب تکنولوژی، رقابت کنیم.
ما در بخش کالاهای حجیم که در عین حال دارای ارزش ریالی یا ارزی کمتری هستند و بنابراین کرایه حمل و نقل روی قیمت نهایی آنها تاثیرگذار است، در کشورهای همسایه مزیت رقابتی داریم. در واقع، کشورهای همسایه مثل افغانستان، عراق، آذربایجان، قزاقستان و تاجیکستان ترجیح میدهند که این کالاها را از ایران بخرند و هزینه کمتری بابت کرایه پرداخت کنند.
یعنی ما در کشورهای همسایه دارای مزیت رقابتی برای صادرات هستیم؟
بله، دقیقا این کالاها از آن جهت مورد توجه کشورهای هدف قرار میگیرد که از نظر مواد مصرفی و هزینه کارگری نسبت به دیگر کشورهای سازنده این دسته از محصولات مزیت رقابتی دارند. یعنی، مواد اولیه ساخت آنها در داخل یافت میشود و هزینه کارگری هم به نسبت خیلی از کشورهای دیگر پایینتر است.
برای کاهش بیشتر هزینهها باید میزان تولید را بالا برد و این هم میتواند مزیت رقابتی جدید ایجاد کند و هم باعث کشف بازارهای صادراتی بیشتر شود؟
نکتهای که باید بدانید این است که صنعت لوازم خانگی ما در حفظ و نگهداری همین بازارهای صادراتی نیز دچار مشکلات عدیدهای است. متاسفانه، متولیان امر چالشها را به صورت روزانه رصد و پایش نمیکنند تا راهکارهای لازم را ارائه کنند. در این بخش، حرکت دست اندرکاران صنعت لوازم خانگی بسیار کندتر از روند تغییرات است.
همین امر سبب شده تا بسیاری از بازارهای صادراتی از دست بروند. برای مثال، دولتمردان چینی به این نتیجه رسیدند که بهدلیل قیمت بالای کرایهها در حال از دست دادن بازار عراق هستند. بنابراین در یک حرکت دامپینگی کرایه حمل و نقل را به یکچهارم کاهش دادند.
ما هم در داخل با همین مشکل مواجه شدیم. اما دولت چه کرد؟ هیچ! این امر سبب شد تا فروش لوازم خانگی ایرانی به عراق نسبت به ماههای قبل کاهش قابل توجهی داشته باشد. این در حالیست که بازار عراق، بازار خوبی است و بخش زیادی از کالاهای ما به این بازار صادر میشد.
اقتصاد ما به خصوص در چند سال گذشته بسیار پیشبینی ناپذیر شده و دچار نوسانات اقتصادی زیادی است. این مساله هم بر از دست دادن بازارها اثر گذاشته است؟
بله کاملا درست است. مثال ساده آن تهیه مواد اولیه تولید است. وقتی تاجر یا تولیدکننده با تجار کشورهای دیگر قرارداد میبندد، امنیت ندارد. چون قیمت در بازارهای دیگر ثبات دارد اما در اینجا نوسانات قیمتی زیاد است.
این موضوع هم باعث میشود تا حاشیه سود تولیدکننده از بین برود یا تحت تاثیر قرار بگیرد. برای مثال، قیمت ای پی اس (EPS) که مواد اولیه فومهای بستهبندی لوازم خانگی است، طی دو ماه گذشته در بازار چهار برابر شده است. این موضوع تاثیر بسیار زیادی روی هزینههای تولیدکننده میگذارد؛ امری که قابل پیشبینی نیست و متاسفانه هیچگونه نظارتی بر انفجار قیمتها هم وجود ندارد. دود این مشکلات نیز به چشم تولیدکننده میرود و انگیزه او را از بین میبرد.
نکته تاسفآور دیگر این است که خیلی از صنایع مادر در کشور ما تمایل دارند محصولاتشان را بهصورت مواد اولیه از کانالهای مختلف صادر کنند.
این مساله چه تاثیری بر صنایع داخل دارد؟ فرض کنید مواد پتروشیمی را به صورت خام صادرکنند، یا آن را با نرخ روز جهانی قیمتگذاری کنند و سپس به صورت قطرهچکانی در بورس آن را عرضه کنند و قیمت آن را مدام بالا ببرند.
نتیجه این میشود که یا تولیدکننده باید مواد اولیه داخلی را با قیمت جهانی بخرد یا اینکه قید خرید محصول داخل را بزند و همان کالا را با قیمت بالاتری وارد کند.
قطعا سیاستگذار در جریان این مشکلات هست.
بله، قطعا سیاستگذاران در جریان این امور هستند و میدانند کدام مواد اولیه در حال گران شدن است یا در بازار با کمبود آن مواجه هستیم. اینها موضوعاتی هستند که تولیدکنندگان ما را دچار چالشهای جدی میکنند. اما، متاسفانه تا متولیان امر بخواهند تصمیم بگیرند و سپس اقدام کنند، قطعا
ضرر و زیان هنگفتی به صنعت لوازم خانگی تحمیل میشود.
یعنی اگر این مشکلات برطرف شود، ایران میتواند در حوزه صنعت لوازم خانگی در دنیا حرف داشته باشد؟
ببینید ما باید نگاه واقعبینانهتری به صنعت لوازم خانگی داشته باشیم. باید بپذیریم که در بعضی از اقلامِ لوازم خانگی که مواد اولیه بیشتری مصرف میکنند، نیروی انسانی بیشتری برای تولید آنها بهکار گرفته میشود، حجیمتر هستند و به دلیل ارزش ریالی کمتری که دارند، کرایه حمل تأثیر زیادی در قیمت نهایی آنها دارد. پس در صادرات این محصولات فقط برای کشورهای همسایه دارای مزیت هستیم.
اگر دولت حمایتهای لازم را انجام دهد و قیمت مواد اولیه دارای ثبات باشد، در این بخش هیچ مشکلی دیده نمیشود و تولیدکننده میتواند کالا را صادر کند.
اما، باید بپذیریم که در بعضی از اقلام مزیت رقابتی و تکنولوژی لازم برای تولید محصولات را نداریم. اگر تولیدکنندهای هم ادعا میکند آن محصولات را در داخل تولید میکند، در واقع یکسری از قطعات را تولید کرده و قطعاتی را که نیازمند تکنولوژی پیشرفتهتری هستند یا تولیدشان در تعداد محدود به صرفه نیست، از خارج وارد میکند.
در نهایت، امید میرود سیاستگذار با ایجاد امنیت در زمینه تامین مواد اولیه، از تولیدکنندگان لوازم خانگی حمایت کند تا آنها فقط دغدغه تولید داشته باشند و بتوانند تکنولوژی جدید وارد کنند. در این صورت، تولیدکنندگان قادر خواهند بود میزان تولیداتشان را افزایش دهند، به دنبال بازارهای صادراتی بروند و نگرانی قیمت تمام شده و کمبود مواد اولیه را هم نداشته باشند. البته این حمایتها نباید به سمتی بروند که با ایجاد انحصار حقی از مصرفکنندگان پایمال شود. در این زمینه ما باید بتوانیم سلیقه تمام خریداران را پوشش بدهیم و در بخش کالاهایی که توان تامین کامل بازار را نداریم، اجازه واردات قانونمند و هدفمند را بدهیم.