چرا ایرانیها خارجیپسند هستند؟ این مساله دیروز و امروز اقتصاد ایران نیست و پاسخ آن به دو مولفه اساسی مربوط میشود؛ قیمت و کیفیت. صنعت خودرو یک مثال خوب در این زمینه است؛ اینکه قیمت گزافی برای خرید یک خودروی ایرانی داده میشود اما کیفیت آن بالا نیست و این موضوع درباره خودروی خارجی صدق نمیکند.
از آنجاییکه بهای تمام شده کالا در بازارهای مختلف ایران از لوازم خانگی گرفته تا خودرو گران است، در نتیجه قیمت محصول در بازار بالا اما کیفیت پایین است. شاید علت این است که کالاهایی تولید میکنیم که در آنها دارای مزیت نیستیم و در نتیجه صرفه اقتصادی ندارند. البته تنها نباید این موضوع را متوجه تولیدکننده دانست. چراکه تولیدکننده هم میتواند به موارد مختلفی مثل سیاستگذاری، قیمتگذاری یا بحث تحریمها اشاره کند و بگوید با رفع این موارد، میتواند کالایی با قیمت و کیفیت مناسب روانه بازار کند.
کالایی که در آن مزیت داریم، تولید کنیم
یکی از شرطهای مهم برای ترغیب مصرفکننده به خرید کالای داخلی این است که ما در حوزههای دارای مزیت، با کشورهای جهان تعامل برقرار کنیم. برای این امر هم احیای برجام یک ضروت انکارناپذیر است. در این صورت است که میتوان کالایی را وارد یا صادر کرد.
کالاهایی که در آنها مزیت داریم، باید به صورت انبوه تولید شود تا آنها را با قیمت و کیفیت خوب به بازارهای جهانی صادر و نیاز مصرفکننده داخلی را هم تامین کنیم. اگر قرار باشد تمام نیازهای داخلی توسط تولیدکنندگان ایرانی تامین شود، صرفه اقتصادی ندارد. البته هیچ کشوری دارای چنین قابلیتی نیست؛ چرا که در نهایت یا قیمت مناسب نخواهد بود یا کیفیت و شاید هم هر دو.
تولیدکنندگان در بازارهای مختلف از جمله لوازم خانگی، برای ارتقای کیفیت محصولات خود باید بتوانند از واقیعتهای مدیریتی دنیای امروز و آخرین نسل تکنولوژی استفاده کنند. موضوع مهم بعدی هم به قیمتگذاری مربوط میشود. یعنی اگر کالایی مطابق با استانداردهای روز دنیا تولید شود، نه تنها در ایران بلکه در تمام کشورها خریدار پیدا خواهد کرد.
انحصار را باید شکست
در این بحث، آنچه اهمیت دارد این است که انحصار در بازارهای مختلف باید شکسته شود. وقتی یک بازار در انحصار فرو میرود، کیفیت محصولات قربانی و حقوق مصرفکننده ضایع میشود. انحصار باید از بین برود، تا هم بتوان کالا صادر و هم وارد کرد. در مقابل، مصرفکننده هم باید بتواند کالای موردنظر خود را بر اساس ذائقه و سلیقه شخصی انتخاب کند.
نمونه شاخص در ارتباط با وجود انحصار، بازار خودرو است. انحصاری که این پرسش مهم را به دنبال دارد که آیا مصرفکننده راضی است؟ اگر این انحصار به بازار لوازم خانگی هم کشیده شود، کیفیت قربانی میشود. بنابراین، کیفیت محصولات داخلی باید ارتقا یابد و در عین حال بهای تمام شده محصولات نیز مدیریت شود. به هر حال باید انتظارات جامعه مصرفی را برآورده کرد.
مداخله دولت در بازارها کاهش یابد
امید میرود مداخلات بیحدوحصر دولتها در بازارهای مختلف به حداقل ممکن برسد. در تمام کشورهای توسعهیافته این بخش خصوصی است که امور اقتصادی را پیش میبرد. توسعه بخش خصوصی پیشنیاز توسعه اقتصادی کشور است. حمایت از بخش خصوصی هم شامل بهبود فضای کسب و کار، امنیت سرمایهگذاری، پیشبینی پذیر بودن تحولات اقتصادی، برقراری روابط سازنده با کشورهای دنیا و … میشود.
البته، زیرساخت تمام این امور باید فراهم شود. در واقع، پیشبینی پذیر بودن تحولات اقتصادی باعث میشود فعالان اقتصادی سرمایه خود را در کشور بهکار بگیرند و در نهایت اشتغالزایی صورت بگیرد.
البته، مجموعه یکسری عوامل سبب میشود تا مردم به سمت کالاهای خارجی بروند و نمیتوان نقش یک عامل مثل دولت را فقط در نظر گرفت. فرهنگ، ارتباطات داخلی و خارجی، کیفیت و قیمت از دیگر عوامل هستند.
جلوی رقابت را نگیریم
وقتی سال قبل نرخ ارز متناسب با واقعیات اقتصادی کشور تعدیل نشد، واردات توجیه اقتصادی پیدا کرد. یعنی ارز با قیمت پایین در اختیار واردکننده قرار میگیرد و او هم کالا را به راحتی وارد کشور میکند.
در اینجا، تولیدکننده داخلی شکست میخورد و محصولات او نمیتواند با کالای باکیفیت و ارزان خارجی رقابت کند. علاوه بر این، بر میزان ورود کالای قاچاق افزوده میشود. وقتی تولیدکننده نتواند با کالای خارجی رقابت کند، در نتیجه از مدار رقابت خارج میشود و ضرر و زیان هنگفتی به او تحمیل میشود. پس، مجموعه عوامل متعددی وجود دارد که به گسترش مصرف محصولات داخلی کمک میکنند.
تنوع تولیدات بالا رود
مساله بعدی که باید به آن اشاره داشته باشم، تنوع پایین تولیدات داخلی است. تولیدکننده باید سلیقه و نیاز مصرفکننده را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و متناسب با آن به تولید اقدام کند. البته این امر هم نیازمند تامین مالی، دسترسی به تکنولوژی و دانش مدیریت و … است. نه میتوان گفت بحث تنها فرهنگی است و به مصرفکننده مربوط میشود و نه تنها به تولیدکننده برمیگردد.
اعتماد را نهادینه کنیم
جلب اعتماد مصرفکننده هم موضوع مهم دیگری است که باید به آن اشاره داشته باشم. اعتماد در گذر زمان ساخته میشود. شاید سالیان زیادی زمان ببرد تا اعتماد به یک کالای ایرانی ایجاد شود، ولی ممکن است با یک سهلانگاری این موضوع دچار خدشه جدی شده و از بین برود. احیای مجدد اعتماد کاری زمانبر و پُرهزینه است. اعتماد سرمایهای است که دارای قیمت نیست و ارزشمند است. اعتماد باید ایجاد و نهادینه و بعد از آن مراقبت شود. نباید به اعتمادی که به مروز زمان شکل گرفته، آسیب وارد کرد. اگر اعتماد تولیدکننده یا مصرفکننده آسیب ببیند، نتیجهای جز افزایش هزینه به دنبال نخواهد داشت.
بخشی از بازگشت این اعتماد به تولیدکننده مربوط میشود. تولیدکننده باید تلاش کند تا بهای تمام شده محصولات تولیدی خود را مدیریت کند و کیفیت را افزایش دهد. در ادامه دولت و دیگر عوامل هم در این قضیه نقشآفرینی میکنند. تولیدکننده حتما باید اهتمام جدی در بخش خدمات پس از فروش داشته باشند.
موضوعی که به طور جد در اعتمادسازی تعیینکننده است. تمام اینها به نهادینه کردن و توسعه فرهنگ استفاده از کالاهای داخلی کمک بسیار زیادی میکند. در تمام محلهایی که دارای مزیت هستیم باید فرهنگ مصرف کالای داخلی از سنین پایین و از مدارس و از طریق رسانه آموزش داده شود.
در آخر باید تاکید کنم که باید روی موارد متعدد مثل فرهنگسازی، قیمتگذاری، کیفیت، حمایت دولت و … تلاش جدی صورت بگیرد تا مصرفکننده ایرانی به خرید کالای داخلی راغب شود.