آنچه این داستان‌ها را برای مردم جذاب می‌کند این است که همیشه کورسوی امیدی را در آنها زنده نگه می‌دارد که شاید آنها هم بتوانند روزی خودشان را در عرصه‌ای اثبات کنند و به موفقیتی برسند. همین روشن نگه‌داشتن شعله امید در دل‌هاست که موجب می‌شود داستان‌های این‌چنینی علیرغم اینکه پایان مشخصی دارند برای مردم جذاب باشد و آن را دنبال کنند. وگرنه همه این داستان‌ها یک خط ثابت دارند.

پسر یا دختر فقیر با تلاش فراوان یک امپراطوری تجاری موفق می‌سازد و به ثروتی هنگفت می‌رسد. اگر از ابتدا انتهای داستان معلوم است چه چیزی موجب می‌شود کتابی چون «سنگفرش هر خیابان از طلاست» سال‌ها در صدر لیست کتاب‌های پرفروش دنیا باشد؟ اینجا قصد داریم یکی از همین داستان‌ها را تعریف کنیم. اینکه چطور برندی چون «دوو» متولد شد و گفتمانی جهانی در عرصه تجارت آفرید. یک داستان تکراری از پسری فقیر که سال‌ها به قدرتمندترین مرد کره‌جنوبی تبدیل شد.

آقای ووی شگفت انگیز

تا کنون به نام برند «دوو» توجه کرده‌اید؟ کره‌ای‌ها می‌گویند این اسم به معنی این است که «جهان بزرگ است». انتخابی هوشمندانه برای شرکتی که قصد داشت دنیا را فتح کند و این کار را هم کرد. همچنین در این نام نشانی از نام خانوادگی بنیانگذار آن هم دیده می‌شود. نگاهی به تاریخچه این شرکت هم نشان می‌دهد که «دوو» بیش و پیش از هر چیزی موفقیت جهانی‌اش در تجارت را مدیون «کیم وو چونگ» است. مردی که این شرکت را از هیچ ساخت و به غولی بزرگ در دنیا تبدیل کرد. جنگ جهانی دوم با همه خون‌ریزی‌ها و کشتارهایش درس خوبی هم برای جامعه بشری به همراه داشت. ملت‌ها فهمیدند همه توش و توانی که برای بهبود تجهیزات جنگی صرف کرده‌اند را می‌توان در مسیرهای دیگری به کار گرفت و به جای کشتن انسان‌ها از آن پول خلق کرد.

رفاه بیشتر برای شهروندان و پول بیشتر برای صاحبان صنایع. از این رو مفهوم «تکنولوژی» و پیشرفت و توسعه آن در سال‌های بعد از جنگ جهانی بسیار مورد توجه دولت‌ها و کشورها قرار گرفت. برای همین سال‌های بعد از جنگ جهانی سال‌های توسعه تکنولوژی در ابعاد مختلف است. این مسئله با ظهور برندهای فراوانی هم همراه بود که به زندگی بشر در دهه 70، 80 و 90 میلادی رنگ و بوی مدرنی می‌دادند. کره‌جنوبی هم کشوری زخم خورده از جنگ بود. خیلی زود راهش را در این بازار پیدا کرد و در مسیر صنعتی شدن گام برداشت.

تصمیمات درستی که موجب شده در حال حاضر همه مردم این کشور را به یک نام مهم بشناسند: «تولید‌کننده لوازم خانگی». در دهه هفتاد میلادی که کره‌ای‌ها با جاه طلبی وصف‌ناشدنی‌ای به دنبال فتح دنیا بودند چندین و چند برند مهم در این کشور سر برآورد که خیلی زود بازار جهانی را از آن خود کرد. یکی از آنها شرکت معظم دوو بود که با رهبری کیم وو چونگ خیلی زود به یک غول شرق آسیایی تبدیل شد که از سودان تا آمریکا را به تسخیر خودش درآورده بود. کیم وو چونگ یک رهبر کاریزماتیک و توسعه‌طلب بود و همین نگاهش موجب شد تا دوو تنها در یک رشته و شاخه خاص باقی نماند و از لوازم خانگی تا کشتی‌سازی و راه سازی فعالیت‌های موثری در سرتاسر دنیا داشته باشد. آنها همچنین در همه این سال‌ها به یک صفت مهم دیگر هم مشهور بودند و آن هم «احیای صنایع ورشکسته» بود.

دوو چه محصولاتی تولید می‌کند؟

در سال‌های بعد از جنگ جهانی کمپانی‌های خانوادگی در کره توسعه فراوانی یافتند. دوو اما در خلاف جهت این کمپانی‌ها یک شرکت خانوادگی نبود. کیم وو چونگ هم هیچگاه علاقه‌ای نداشت که آن را به صورت خانوادگی اداره کند. اما در مقابل به توسعه بازار خیلی علاقه‌مند بود و برای همین خانواده‌ای از محصولات و شرکت‌ها را در کنار هم قرار داد. در حال حاضر شاید بسیاری دوو را به اسم لوازم خانگی یا خودرو بشناسند اما این شرکت از محصولات نساجی تا لاستیک‌سازی، پتروشیمی، ساختمان‌سازی و صنایع دیگر را هم در شرکت‌های زیرمجموعه‌اش پوشش می‌داد. اگر بحران اقتصادی اواخر دهه نود در آسیا نبود احتمالا الان دوو جایگاهی مهم در میان بزرگترین برندهای جهانی داشت. این شرکت کارش را با تولید محصولات نساجی آغاز کرد. در این کار چنان موفق بود که خیلی زود 40 درصد صادرات کره جنوبی به آمریکا توسط شرکت دوو انجام می‌شد.

موفقیت روزافزون این شرکت موجب شد تا از سوی دولت مامور احیای یک کارخانه تولید خودرو شود و شد! چند سال بعد ماموریت احیای یک کارخانه کشتی‌سازی به او واگذار شد و به خوبی از پسش برآمد. بعد تصمیم گرفت تا بازارش را توسعه دهد و برای همین به سودان رفت تا کارخانه تولید لاستیک راه‌اندازی کند. مثل بقیه کارها چند سال بعد لاستیک‌های سودانی بازار جهانی را تسخیر کرده بودند. پروژه‌های ساختمانی در لیبی دیگر ماجراجویی دوو در دنیا بود. کمی بعد آنها یک پالایشگاه ورشکسته در بلژیک را خریدند و بعد از 11 سال زیان‌آوری آن را به سودهی رساندند. به نظر می‌رسید هیچ چیز جلودار دوو نیست! حتی تحریم‌های آمریکا هم مانع نشد که آنها به ایران نیایند و دوو در دوران جنگ ایران و عراق خطوط ریلی ایران را ساخت. دوو چند شرکت هم در کره شمالی تاسیس کرد که برای کشوری که تازه از جنگ با همسایه شمالی‌اش خلاص شده بود اقدامی عجیب و جسورانه بود. دوو بیش از ۱۰۰ شعبه در سراسر دنیا داشت و ۳۵۰۰ محصول این شرکت در ۱۳۰ کشور دنیا به فروش می‌رسید. کار به جایی رسید که دوو بعد از هیوندای که غول خودروسازی کره بود به دومین برند معتبر این کشور تبدیل شد. اما همه این سه دهه طلایی در پی بحران اقتصادی آسیا فرو ریخت. بحران مالی آسیا کشورهای صنعتی شرق آسیا را به شدت تحت تاثیر قرار داد و موجب فروپاشی بسیاری از امپراطوری‌های تجاری شد. از جمله دوو که نتوانست از پس بازپرداخت وام‌ها برآید و شرکت به تصاحب دولت درآمد.

سرانجام برند بعد از فروپاشی

در حال حاضر از غول بزرگی که به اسم دوو در حال بلعیدن بازار جهانی بود تنها شش شرکت باقی مانده است.

دوو الکترونیکز که در حال تولید لوازم الکترونیکی است. شرکت مهندسی ساختمان که روزگاری ساختمان‌های غیر نظامی در لیبی می‌ساخت و اکنون هم مشغول فعالیت ساختمانی در کره و نقاط دیگر دنیاست. شرکت صادراتی بین‌المللی دوو که در گذشته وظیفه صادرات همه محصولات دوو را بر عهده داشت و اکنون هم در شاخه صادرات فعال است. همچنین دو شرکت تاتا دوو و زایل دوو که در تولید زیرساخت‌های تبلیغاتی فعالند. ششمین و آخرین شرکت باقی‌مانده در هلدینگ دوو هم شرکت دوو الکترونیک است که همچنان مشغول تولید لوازم خانگی است و اعتبار برند دوو را حفظ کرده است. این شرکت یکی از سه تولید کننده مهم لوازم خانگی در کره جنوبی است و محصولاتش در سرتاسر دنیا طرفداران زیادی دارد.