توسعه صنعتی در دهههای اخیر همواره یکی از مهمترین دغدغههای دولتهای مستقر در ایران بودهاست. تاکید سیاستهای کلی هدایت کشور بر توسعه اقتصاد درونزا موجب شد تا توجه زیادی به صنایع داخلی شود. این مسئله در عرصههای مختلف دستاوردهای گوناگونی داشته است. در برخی عرصهها پیروزی و پیشرفت نصیب کشور و مردم ایران شد و متاسفانه در برخی عرصهها هم شکست و ناکامی حاصل کار بود.
بیش از ۱۵۰۰ تولیدکننده لوازم خانگی در ایران مشغول کار هستند. دو تولید کننده داخلی و دولتی خودرو در ایران کجا و ۱۵۰۰ تولید کننده بخش خصوصی در عرصه لوازم خانگی کجا!
از سوی دیگر در سالهای اخیر در ایرانِ درگیر تحریمها مدام از اقتصاد مقاومتی صحبت میشود. یک تعریف ساده از اقتصاد مقاومتی این است که اقتصاد مقاومتی، تکیه زدن بر توان داخلی بهمنظور داشتن اقتصادی پایدار با حداقل ضربهپذیری است. بهعبارت بهتر، اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که کمترین آسیب ممکن را از بحرانها و محدودیتهای داخلی و خارجی تجربه کرده و بتواند در روزهای سخت نیز کشور را روی پای خود نگه دارد.
اما کیست که نداند تلاش و جد و جهدها در این مسیر با چه فراز و فرودهایی همراه است؟ برخی موفقیتها مردم را به شدت دلگرم میکند و در مقابل برخی شکستها آنها را دلسرد کرده است. وقتی از نارضایتی مردم در عرصهای مرتبط با صنعت صحبت میکنیم اولین گزینهای که به ذهنها متبادر میشود صنعت خودروسازی ایران است.
چرا مردم از صنعت خودروسازی شکایت دارند؟
صنعتی ملی که چند دهه است با چالشهای یکسانی مواجه است و تاکنون نتوانسته از پس این چالشها برآید و رضایت عمومی را کسب کند. مردم سالهاست که از کیفیت خودروهای داخلی ناراضی هستند. معتقدند خودروهای داخلی نسبتی با کیفیت جهانی این صنعت ندارند. همچنین در یک مقایسه دیگر از اینکه در بازار فروش این محصول نسبت عادلانهای میان قیمت و کیفیت خودروها وجود ندارد هم ناراضی هستند. خودروهای داخلی در مقایسه با نمونههای جهانی و روزآمد این محصولات قیمتهای برابر و یا حتی گرانتر دارند در حالی که کیفیتشان اصلا قابل مقایسه نیست.
اولین تفاوتی که میان صنعت لوارم خانگی و خودروسازی وجود دارد سطح دخالت حاکمیت است. صنعت خودروسازی ایران تحت نظارت صد در صدی اقتصاد بخش دولتی است و رقابت وجود ندارد اما بیش از ۹۵ درصد صنعت لوازم خانگی ایران در اختیار بخش خصوصی است.
نسخه بهبود تولیدات داخل
نارضایتی از وضعیت خودروسازی در ایران موجب شده تا هرکسی به دنبال یافتن جوابهایی برای این مسائل باشد. برخی هم در این میان تلاش میکنند تا از الگوی موفق سایر صنایع که به دروازههای موفقیت رسیدند استفاده کنند و برای خودروسازی نسخهای مشابه بپیچند. برای این منظور بسیاری صنعت خودروسازی در ایران را با صنعت لوازم خانگی مقایسه میکنند.
شاید اولین و مهمترین تفاوتی که میان این دو صنعت در کشور وجود دارد سطح دخالت حاکمیت در مدیریت این دو عرصه است. صنعت خودروسازی ایران تحت نظارت صد در صدی اقتصاد بخش دولتی است. همین مسئله موجب شده که رقابتی در این عرصه شکل نگیرد و بدون رقابت هم ارتقای کیفیتی در کار نیست. عمده مشکلاتی که خودروسازی ایران دارد از این نقطه به وجود میآید. در سوی مقابل میتوان گفت بیش از ۹۵ درصد صنعت لوازم خانگی ایران در اختیار بخش خصوصی است. همین مالکیت بخش خصوصی در این صنعت موجب میشود که تولیدات این عرصه همواره در حال ارتقا و به روز شدن باشد.
لوازم خانگی یک کالای حساس و لوکس محسوب میشود و برای همین از لحاظ کیفیت، قیمت و خدمات پس از فروش همیشه در حال پالایش و ارتقاست. چرا که مشتری معطل نمیماند تا بخواهد هر جنسی را استفاده کند. برای اینکه تصویر دقیقتری از فضای رقابتی عرصه لوازم خانگی برای شما ترسیم شود بد نیست بدانید که بیش از ۱۵۰۰ تولیدکننده لوازم خانگی در ایران مشغول کار هستند. دو تولید کننده داخلی و دولتی خودرو در ایران کجا و ۱۵۰۰ تولید کننده بخش خصوصی در عرصه لوازم خانگی کجا!
تفاوت صنعت خودروسازی و لوازم خانگی چیست؟
یکی دیگر از مهمترین تفاوتهای صنعت خودروسازی و لوازم خانگی در ایران توان تولید محصولات است. یکی از مهمترین دلایل نارضایتی مردم از خودروسازهای داخلی این است که به شدت بدقول هستند. تحویل محصولات سفارش داده شده را اغلب به تاخیر میاندازند و با بازیهای تعقیب و گریز با مشتری تحویل سریع خودرو به آنها را به آرزو تبدیل کردهاند. یکی از دلایل عمده نارضایتی مردم از خودرو سازی همین زنجیره تامین است. پر واضح است که چنین مشکلی را به هیچ وجه در بازار لوازم خانگی نداریم. مشتریها هر زمان که اراده کنند میتوانند محصول مورد نظر را خریداری کنند و تحویل بگیرند. حتی در اوج دوران تحریمها که دو برند معروف و معتبری که سهم بالایی در بازار ایران داشتند تصمیم به ترک ایران گرفتند بازار لوازم خانگی ایران دستخوش چالش و کمبودی نشد. شاید مردم در تامین محصول از برندهایی که میخواستند محروم ماندند اما وضعیت بازار چنین نبود که کسی برای داشتن یک یخچال یا ماشین لباسشویی روزها در صف تحویل بایستد.
محصولات بازار لوازم خانگی هیچگاه با کم کردن خدمات، مشتریهایشان را آزار نمیدهند. این درست رفتاری خلاف جهت شرکتهای خودروسازی است. در اوج دوران بحرانها دو خودروساز داخلی به دلیل کمبود مواد اولیه از تامین بسیاری از نیازهایش باز مانده بود. برای همین گاهی خودروهایی آماده تحویل بودند ولی به دلیل نداشتن یک یا چند مورد از لوازم جانبی یا دیر تحویل داده میشد و یا اینکه به صورت ناقص تحویل مشتری میشد. این موضوع اصلا در بازار محصولات لوازم خانگی معنا ندارد. از قضا کاملا برعکس در عرصه لوازم خانگی هر برندی تلاش میکند با امکانات و خدمات روزآمد محصولی جدیدتر و با تکنولوژی بهتر را به دست مشتری برساند. این هم یکی دیگر از دلایلی است که موجب محوبیت صنعت لوازم خانگی در برابر خودروسازی شده است.
نکته پایانی هم در خصوص سیاستهای ورود تکنولوژی به کشور است. آنچنان که به نظر میرسد شرکتهای خودروسازی داخلی اغلب شرکتهای مونتاژ کار هستند. یعنی تکنولوژی وارد این شرکتها نشده و تنها در حال مونتاژ هستند. در طرف مقابل در عرصه لوازم خانگی اتفاقات خوبی در این راستا رخ داده است. یک نمونه از این اتفاقات خوب خرید شرکت دوو و ورود تکنولوژی ساخت محصولات این کمپانی به کشور است. مسئلهای که کمک میکند تا در اوج تحریمها هم خطری تولید محصولات لوازم خانگی را با چالش مواجه نکند.